از عشق من به هر سو در شهر گفتگویی است
من عاشقِ تو هستم این گفتگو ندارد
سوزن ز تیر مژگان وز تار زلف نخ کن
هر چند رخنهٔ دل تاب رفو ندارد
او صبر خواهد از من، بختی که من ندارم
من وصل خواهم از وی، قصدی که او ندارد
شهریار
درباره این سایت